آقايان سروش، گنجي، بازرگان، کديور و مهاجراني
با سلام و احترام بيانيه اخير شما و موضعگيریهای شما را خواندم. از خواندن متن بيانيه بسيار خوشحال شدم؛ هم از محتوای دموکراسيخواهانه آن و هم از تشکيل چنين گروهی که قابليت راهبری جنبش سبز را دارد. اما برخی از طرفداران جنبش سبز از ترکيب اين گروه از اين بابت نگرانند که برای برخی از اعضای محترم اين گروه، دغدغههای دينی مهمتر از دغدغههای دموکراسیخواهانه است. پس از انتشار بيانيه، در متن مصاحبه آقای مهاجرانی صحبتهای نگران کنندهای خوانديم که دغدغههای دينی را اولویتدارتر از خواستههای دموکراسیخواهانه قرار داده بود.
آنچه بر نگرانی میافزايد رفتارهای گذشته برخی از اعضای گروه است. فی المثل، برخی از اعضای اين گروه(آقايان مهاجرانی و کديور عزيز) در گذشته ای نه چندان دور(آنجا که صحبت از قرآن شد) دست به تکفير و توهین برخی ديگر از اعضای گروه(آقايان گنجی و سروش عزيز) زدهاند! چه تضمينی دارد که آقايان در عالم سیاست و با وجود ادعای روشنفکری باز چماق تکفير به دست نگيرند؟ (البته نوع نقد آقای بازرگان بر نظرات آقایان سروش و گنجی منصفانه و مقبول بود).
از اين رفتارها که بگذريم بايد بگويم روشنفکران عزيز! شما خوب میدانيد که نياز امروز ايران، دموکراسی است و دموکراسی، دينداران و غیردینداران ،هر دو گروه، را در زير بال خود خواهد گرفت. برخی از کسانی که در جنبش سبز هزينههای گزاف دادهاند به دين (یا لااقل به حاکمیت دین) اعتقادی ندارند. برخی از شما میگويند اکثريت مردم ايران ديندارند پس دين در اولويت است غافل از اينکه از راه دموکراسی میتوان به جامعهای ديندار دست یافت اما از دين نمیتوان به دموکراسی رسيد.
آقايان! همه ما (چه ديندار و چه غير ديندار) به عنوان مخالفان حکومت فعلی بايد حول يک محور متحد شويم: دموکراسی و دموکراسی یعنی : آزادی بيان و افکار، آزادی انتشار افکار، آزادی اجتماعات و تساوی فرصت برای رسيدن به قدرت(از طريق انتخابات آزاد) پس اگر دغدغه پيروزی جنبش سبز را داريد تلاش نکنيد که از همين امروز لائيک و سکولار و ليبرال را از صف دينداران جدا کنيد که اين به سود تماميتخواهان است.
اراتمند شما عزیزان
mo-sa
با سلام و احترام بيانيه اخير شما و موضعگيریهای شما را خواندم. از خواندن متن بيانيه بسيار خوشحال شدم؛ هم از محتوای دموکراسيخواهانه آن و هم از تشکيل چنين گروهی که قابليت راهبری جنبش سبز را دارد. اما برخی از طرفداران جنبش سبز از ترکيب اين گروه از اين بابت نگرانند که برای برخی از اعضای محترم اين گروه، دغدغههای دينی مهمتر از دغدغههای دموکراسیخواهانه است. پس از انتشار بيانيه، در متن مصاحبه آقای مهاجرانی صحبتهای نگران کنندهای خوانديم که دغدغههای دينی را اولویتدارتر از خواستههای دموکراسیخواهانه قرار داده بود.
آنچه بر نگرانی میافزايد رفتارهای گذشته برخی از اعضای گروه است. فی المثل، برخی از اعضای اين گروه(آقايان مهاجرانی و کديور عزيز) در گذشته ای نه چندان دور(آنجا که صحبت از قرآن شد) دست به تکفير و توهین برخی ديگر از اعضای گروه(آقايان گنجی و سروش عزيز) زدهاند! چه تضمينی دارد که آقايان در عالم سیاست و با وجود ادعای روشنفکری باز چماق تکفير به دست نگيرند؟ (البته نوع نقد آقای بازرگان بر نظرات آقایان سروش و گنجی منصفانه و مقبول بود).
از اين رفتارها که بگذريم بايد بگويم روشنفکران عزيز! شما خوب میدانيد که نياز امروز ايران، دموکراسی است و دموکراسی، دينداران و غیردینداران ،هر دو گروه، را در زير بال خود خواهد گرفت. برخی از کسانی که در جنبش سبز هزينههای گزاف دادهاند به دين (یا لااقل به حاکمیت دین) اعتقادی ندارند. برخی از شما میگويند اکثريت مردم ايران ديندارند پس دين در اولويت است غافل از اينکه از راه دموکراسی میتوان به جامعهای ديندار دست یافت اما از دين نمیتوان به دموکراسی رسيد.
آقايان! همه ما (چه ديندار و چه غير ديندار) به عنوان مخالفان حکومت فعلی بايد حول يک محور متحد شويم: دموکراسی و دموکراسی یعنی : آزادی بيان و افکار، آزادی انتشار افکار، آزادی اجتماعات و تساوی فرصت برای رسيدن به قدرت(از طريق انتخابات آزاد) پس اگر دغدغه پيروزی جنبش سبز را داريد تلاش نکنيد که از همين امروز لائيک و سکولار و ليبرال را از صف دينداران جدا کنيد که اين به سود تماميتخواهان است.
اراتمند شما عزیزان
mo-sa
۱ نظر:
به اینم سر بزن
http://bayaniye.blogspot.com/
ارسال یک نظر