۱۳۸۹ شهریور ۵, جمعه

آیا می‌توان اینگونه درباره ازدواج محمد با عایشه قضاوت کرد؟



مسئله این است که طبق روایتها وقتی عایشه 7ساله بود محمد با او ازدواج کرد. طبق موازین اخلاقی امروزی (عُرف) ما این کار را غیراخلاقی می‌دانیم. 
دو حالت می‌توان در نظر گرفت: اول اینکه این روایت و روایاتی از این دست جعلی است. در این صورت توضیحی ندارد.
دوم اینکه این روایات صحیح است. در این صورت سوال این است که آیا این کار محمد از نظر عرفی (در آن مکان و آن زمان) غیراخلاقی بود؟ صورت دیگر ازدواج محمد با عایشه 7 ساله این است که ابوبکر (که مرد ثروتمند و شناخته شده‌ای بوده و محمد را ساپورت مالی می‌کرده) به اختیار خود، دختر 7ساله‌اش را به ازدواج محمد درآورده. مسلما این کار در نظرش غیر اخلاقی نبوده . دیگران (مردم آن مکان و آن زمان) هم نسبت به این ازدواج قضاوتی منفی نداشتند. نمونه‌های دیگر هم وجود دارد؛ محمد، فاطمه را (طبق روایات شیعی) در 9سالگی به ازدواج علی درآورده. علی (طبق روایات شیعه و سنی) دخترش ام کلثوم را در سنین کودکی به ازدواج عمر درآورده و موارد دیگر. اگر این کار غیراخلاقی بود آیا چنین می‌کردند؟
این سوال در مورد تمامی کارهای محمد قابل طرح است. اگر اَعمال محمد آنگونه که امروزه برخی معتقدند غیراخلاقی و غیرانسانی بوده چرا مردم (در آن مکان و آن زمان) نسبت به او قضاوت منفی نداشتند؟ چرا مدحش می‌کردند؟ چرا برخی عاشقانه دوستش داشتند؟ چرا (با وجود اینکه دست کشیدن از اعتقاد آبا و اجدادی کاری بسیار شاق و بعید است) به دین جدید و فکر جدید او ایمان آوردند؟

این دیدگاه با این نظر که امروز، بسیاری، آن رفتارها را غیراخلاقی مید‌‌انند تضادی ندارد. چون مبنای آن، عرفی بون قضاوت اخلاقی است و عرف شامل مکان و زمان است.

۵ نظر:

گردزاد گفت...

من رو باش که فکر می‌کردم اسلام یک دین کامل و جاودانه‌ای هست، نمونه‌اش هم اینکه دیگه قرار نیست پیغمبری بیاد. خوب دوست عزیز اگر اسلام دینی هست برای همه و همیشه، این که رسم و رسوم زمان محمد چی‌ بوده که دیگه نباید اصلا نام برده بشه. یعنی محمد نمی‌دونست که خوابیدن با بچه ۷ ساله یا ۹ ساله، حتا اگر اون موقع مورد قبول مردم بوده (که درش شک هست)، بعدها از مّد می‌افته؟ مگه خدا از آینده خبردار نیست؟ پس چرا یک گوشزدی به محمد نکرد که آقا اینکارهایی که تو الان میکنی‌ ۱۴۰۰ سال دیگه دردسر میشه برای دین من؟

یک دینی که ادعای جاودانگی میکنه، و پیامبرش هم معصوم هست که نباید در یک زمان خاصی‌ توجیه بشه.

یک کمی‌ فکر کردن ضرر نداره.

گردزاد گفت...

سلام،

نمیدونم جوابی‌ رو که براتون فرستاده بودم به دستتون رسید یا نه. اون جواب رو اینجا میزارم:

مرسی‌ بابت جوابتون. همین اول بگم که معذرت می‌خوام که گفتن “یک کمی‌ فکر کردن ضرر نداره” باعث ناراحتی‌ تون شده. راستش نمیدونم چرا ناراحت شدین اما به هر حال ببخشید.

حالا بریم سر وقت جوابهای شما. من راستش شک دارم که شما مسلمون هستین یا نه. علتش اینه که چیزایی‌ رو زیر سوال میبرین که به جرات می‌تونم بگم اکثریت مسلمونها واقعیت مطلق میدونن. بذار از همون اولیش شروع کنیم. اسلام دینی هست برای همه و همیشه. اگر اینطور نبود که پس قضیه محمد آخرین پیغمبر خداست چی‌ میشه؟ اگر هست، پس این دین برای همیشه هست. اگر شما میگی‌ نیست (که در اینصورت از هر مسلمونی بپرسی‌ بهت میگه داری کفر میگی‌) پس گوش پیغمبر بعدی؟ به نظر میاد که اسلام یک کمی‌ قدیمی‌ شده پس احتیاج به دین جدید هست. اما مثل اینکه خدا اینجور فکر نمیکنه.

قرآن اگر کلام خدا نیست پس از کجا آمده؟ شما اصلا از کجا فهمیدین که خدائی هست؟ مگر نه اینکه تو قرآن خوندین، یا نقل قول از قرآن شنیدین؟ اگر خود نویسنده کتاب میگه این کلام خداست شما یا قبول می‌کنین، که در اینصورت حرفی‌ که به من زدین درست نیست، یا قبول نمی‌کنین. در این حالت اگر محمد دروغ گفته که قرآن کلام خداست پس چرا بقیه حرفهاش رو باور می‌کنین؟ چرا اصلا باور می‌کنین که خدائی هست و محمد پیغمبرش بوده؟ این که آجیل نیست که اون چیزیی‌ رو که دوست دارین بخورین و بقیه رو بذارین بمونه. یا حرف محمد رو قبول می‌کنین که خدائی هست و قرآن هم از جانب خداست یا باید بزنین زیر همه‌ش.

در مورد فکر کردن و مدد گرفتن از دستورات کلی‌ دین، اگر درست میفهمم معتقدین که آدم باید خودش فکر کنه و در چارچوب اسلام پیش بره. ۲ تا نکته هست. اولا این چارچوب اسلام از کجا آمده؟ مگر نه اینکه قرآن هست؟ خوب پس دوباره همون بحث قبلی‌ هست که شما اونجایی‌ که قوانین اسلام با نظر شما جور میاد میخواین قبول کنین اما اگر جور نبود، بگین نه، این کلام خدا نیست، حرف محمده. این که نمیشه. دوم، شما دور و بر خودت رو نگاه کن، یک نگاهی‌ هم به همهٔ کشورهایی مسلمون دیگه بنداز. کجا میبینی‌ که مسلمونها با فکر کردن دارن راهشون رو پیدا می‌کنن؟ خوب، اگر قبول دارین که اکثریت غریب به مطلق مسلمونها با فکر کردن نیست که دارن زندگی‌ می‌کنن، دفعه دیگه که با خداتون راز و نیز می‌کنین ازش بپرسین چرا اسلام رو فرستاد و جلوی فکر کردن مردم رو گرفت؟ مگه نه اینکه خدا از آینده خبر داره؟ حتا اگر اسلام در زمان خودش مترقی بوده، خدا که میدونست ۱۴۰۰ سال دیگه بیلیونها مردم بیچاره میشن پس چرا این دین رو فرستاد؟

بحث از طریق نامه نگاری، چون همدیگه رو نمی‌بینیم، ممکنه به نظر تند بیاد. لطفا حواستون باشه که اصلا قصد توهین ندارم. در ضمن اگر موافق باشین، این بحث رو (اگر ادامه پیدا کنه) ببریم روی صفحهٔ شما که بقیه هم شاید بخونن.

mo_sa گفت...

ممنون از شما به خاطر پاسخ خوبتون
1. از اينکه دير جواب شما رو مينويسم عذرخواهي ميکنم. علتش اينه که مطالبي که در وبلاگم مينويسم منو مشمول حکم ارتداد حکومت شيعي ميکنه و من ناچار فقط از طريق برنامه تور با اينترنت لاک پشتي و دير به دير به وبلاگم سر ميزنم

2. کامنتي که گذاشتم اگه ميشه بذاريد چون خودم متنشو ندارم
3. من شيعه‌زاده‌ام و تا ده سال پيش شيعه به حساب مي اومدم اما به مرور زمان عقايدم رو شستشو داده‌ام. امروز قطعا از نظر حکومت شيعي و مردم شيعه و مسلمان، شيعه و مسلمان نيستم اما احتمالا از نظر کساني که دين رو مطلقا قبول ندارن مسلمون به حساب ميام!ا
4. من اعتقاد ندارم اسلام ديني براي همه زمانهاست معتقدم اسلام اگر هم در دوراني مطلقا همه چيزش خوب بوده(که نبوده) امروز شامل گزينه هاي خوب و بده. انسان عاقل امروزي بايد انتخاب کنه. قضيه آخرين پيامبر رو هم همونطور که قبلا گفتم برميگرده به اينکه مردم چون قدرت انتخاب و تعقل پيدا کرده اند ديگه پيامبر نياز ندارن. دين جديد الان هست و اون معنويت بدون مذهبه. جداي از معنويت هم انسان به خوبي راه خودشو در همه زمينه ها داره پيدا ميکنه پس نيازي به پيامبر جديد نداره
5. در مورد کلام خدا بودن يا نبودن قران شما رو ارجاع ميدم به مقالات سروش و گنجي و در جواب سروش، مقاله طباطبايي و ديگران که در سايت سروش و سايت راديو زمانه موجوده
6. در مورد گزينش کردن قرآن و متن دين ، نظر شخصي مد نظرم نيست. مجموعه اون چيزهاييه که عاقلان انتخاب ميکنن
7. خدا جلوي فکر کردن مردم رو نگرفته اينهمه مردم دارن فکر ميکنن و اينهمه توليد علم و دانش پس چيه. اوني که جلوي فکر کردن مردمو گرفته اديان و دين اسلام و حاملان دين اسلام هستن از پيامبر بگير تا ياران و حواريون هر پيامبر و در مورد اسلام و ايران و تشيع متاسفانه ايل و طايفه پيامبر بدجوري دين رو به زمين زدند و اون رو از درون تهي کردن
8. پيامبر اسلام ديني عرضه کرد که به کار مردم همون موقع ميومد و مردم اون مکان و زمان رو بالا کشيد. اگه به گفتار پيامبر دقت کنيد ميشه درک کرد که درکي همانروزي داشته و نسبت به آينده ديدگاهي پيشگويانه نداشته يا اگه داشته امروز معلومه که نادرسته. چنين توقعي هم ازش نبايد داشت چون او انسان بوده و مثل بقيه در مکان و زمان محصور بوده. پيامبر حرفهاي معنوي خوبي داره که به کار همه زمانها مياد و حرفهايي هم داره که به کار مردم اون موقع ميومده و اين حکايت کلام انسانهاي بزرگه که بايد از ميان کلامشون گزينش کرد
9. در مورد آوردن روي صفحه اصلي چندان موافق نيستم چون معمولا ديگران حوصله خوندن بحثهاي ما رو احتمالا ندارن

ناشناس گفت...

سلام
یک سوال اگر عقل انسان به قدری کامل بود که خوب و بد خود را تشخیص دهد چرا دین از سوی خدا نازل شد؟
جواب طبق گفته های شما خداوند بیکار بوده است چون ما آنقدرعاقل هستیم که بدانیم خوب چیست بد چیست
مثلا دانشمندانی که چند سال پیش موسیقی را موجب رشد سلولهای مغز بشر میدانستند هم اکنون برخی از انواع موسیقی را مخربش میدانند در حالی که چندین سال پیش همه طوره قبولش داشتند!
این عقل بزرگان علم است که با گذر زمان در حال تکامل است در این میان کسانی قربانی هستند که برنامه زندگیشان را نه براساس داده های عالم مطلق بلکه بر اساس علم نسبی بشر تنظیم کنند
دانشمندانی که از مضرات مشربات الکی بیخبر بودند و مردم پیرو آنها با خیال خوش مصرف میکردند بعد از چند سال هزاران قربانی تازه فهمیدند گویا مضراتی دارد این الکل که زیادیش حتی میکشد انسان را!و هم اکنون که همین دانشمندان مدعی هستند چشیدن این الکل تاکید میکنم چشیدنش باعث تخریب سلولهای مغز میشود
اینها مثالهای کوچکی از این علم عقل بشریست که شما ادعایش را میکنی
نمیدانم چه اصراری دارید که انسانن را فهیمتر از خدا جلوه دهید!

ناشناس گفت...

سلام.
این ازدواجها در زمان صدر اسلام فراوان بوده ولی ناصحیح.
البته اگه از اونایی ادعای مسلمونی میکنن بپرسید که آیا این ازدواج جایز بوده یا نه؟ حتمآ میگه: اینجا پیغمبر تشخیص داد اینکارو انجام بده یا بالعکس!!!
کوروش بزرگ میفرماید: در جهان راه یکی است آن هم راستی